قوله تعالى: «و الذین هاجروا فی سبیل الله» و ایشان که هجرت کردند از بهر خداى تعالى، «ثم قتلوا أوْ ماتوا» و ایشان را بکشتند یا بمردند، «لیرْزقنهم الله رزْقا حسنا» براستى که الله تعالى ایشان را روزى دهد روزى نیکو، «و إن الله لهو خیْر الرازقین» (۵۸) و الله تعالى است که بهتر روزى کنندگان و نزل سازندگانست، «لیدْخلنهمْ» در آرد ایشان را، «مدْخلا یرْضوْنه» در آوردنى که ایشان را آن خوش آید و پسندیده هر کسى بود، «و إن الله لعلیم حلیم» (۵۹) و الله تعالى داناست فرا گذار.


«ذلک» اینست، «و منْ عاقب بمثْل ما عوقب به» و هر کس که عقوبت کند بهمان که کرده بودند بآن، او را رسد آن، «ثم بغی علیْه لینْصرنه الله» پس افزونى جویند برو براستى که الله تعالى او را یارى دهد، «إن الله لعفو غفور» (۶۰) که الله تعالى فرا گذارنده‏ایست آمرزگار، «ذلک بأن الله یولج اللیْل فی النهار و یولج النهار فی اللیْل» شب در روز مى‏آرد و روز در شب مى‏آرد، «و أن الله سمیع بصیر» (۶۱) و بآن که الله تعالى شنوایست و بینا.


«ذلک بأن الله هو الْحق» آن بآن است که الله تعالى اوست هست بسزا، «و أن ما یدْعون منْ دونه» و آنچه خداى خوانند بجز الله تعالى «هو الْباطل» آن ناچیزست، «و أن الله هو الْعلی الْکبیر» (۶۲) و الله است که برتر و مهترست، «أ لمْ تر أن الله أنْزل من السماء ماء» نمى‏بینى که الله فرو فرستاد از آسمان آبى، «فتصْبح الْأرْض مخْضرة» تا زمین سبز گشته بینى، «إن الله لطیف خبیر» (۶۳) الله تعالى باریک دانى است دوربین از نهان آگاه.


«له ما فی السماوات و ما فی الْأرْض» او راست هر چه در آسمان و زمین چیزست، «و إن الله لهو الْغنی الْحمید» (۶۴) و الله تعالى اوست که بى‏نیازست و راد و ستوده‏ «أ لمْ تر أن الله سخر لکمْ ما فی الْأرْض» نمى‏بینى که الله تعالى نرم کرد شما را هر چه در زمین چیزست، «و الْفلْک تجْری فی الْبحْر بأمْره» و نمى‏بینى کشتى مى‏رود در دریا بفرمان او، «و یمْسک السماء» و نگاه مى‏دارد آسمان را ایستاده، «أنْ تقع على الْأرْض إلا بإذْنه» که مى‏نخواهد که بر زمین افتد مگر بدستورى او، «إن الله بالناس لروف رحیم» (۶۵) الله تعالى بمردمان مهربانى است سخت بخشاینده.


«و هو الذی أحْیاکمْ» اوست آنکه شما را زنده کرد، «ثم یمیتکمْ» پس آن گه بمیراند شما را، «ثم یحْییکمْ» پس زنده گرداند شما را، «إن الْإنْسان لکفور» (۶۶) این مردم براستى که ناسپاس است.


«لکل أمة جعلْنا منْسکا همْ ناسکوه» هر گروهى را دینى ساختیم تا بر ان دین باشند، «فلا ینازعنک فی الْأمْر» مبادا که با ایشان پیکار کنى در دین ایشان، «و ادْع إلى‏ ربک» و با خداوند خویش خوان ایشان را، «إنک لعلى‏ هدى مسْتقیم» (۶۷) که تو براستى بر راه راستى.


«و إنْ جادلوک» و اگر پیکار کنند با تو، «فقل الله أعْلم بما تعْملون» (۶۸) پس بگو الله تعالى بکردار شما داناست.


«الله یحْکم بیْنکمْ یوْم الْقیامة» الله داورى برد میان شما روز رستاخیز، «فیما کنْتمْ فیه تخْتلفون» (۶۹) در آنچه شما مى‏باشید و مى‏روید و مى‏گویید از خلاف.


«أ لمْ تعْلمْ أن الله یعْلم ما فی السماء و الْأرْض» نمى‏دانى که الله میداند هر چه در آسمان و زمین است، «إن ذلک فی کتاب» آن در دانش خداى تعالى است و در نسخت او، «إن ذلک على الله یسیر» (۷۰) دانش آن و آگاهى از آن بر الله تعالى آسانست.


«و یعْبدون، منْ دون الله» و مى‏پرستند جز از خداى، «ما لمْ ینزلْ به سلْطانا» چیزى که الله تعالى نه پرستیده را سزاوارى فرستاد نه پرستند را عذر، «و ما لیْس لهمْ به علْم» چیزى که ایشان را بآن هیچ دانش نیست، «و ما للظالمین منْ نصیر» (۷۱)و کافران را هرگز هیچ یارى دهنده نیست، «و إذا تتْلى‏ علیْهمْ آیاتنا بینات» و چون بر ایشان خوانند سخنان ما پیغامهاى راست پیدا، «تعْرف فی وجوه الذین کفروا الْمنْکر» آشکارا مى‏شناسى در روى کافران ناپسند و ناشناختن و ناخواستن، «یکادون یسْطون بالذین یتْلون علیْهمْ» آیاتنا» خواستندى که فرا ایشان افتندى که سخنان ما بر ایشان میخوانند، «قلْ أ فأنبئکمْ بشر منْ ذلکم» بگو شما را خبر کنم به بتر از آن که شما ما را میخواهید و در دل دارید، «النار وعدها الله الذین کفروا» آتش است آن که وعده داد الله تعالى بآن کافران را، «و بئْس الْمصیر» (۷۲) و بد جایى که آنست.


«یا أیها الناس ضرب مثل فاسْتمعوا له» اى اهل مکه مثلى زده آمد گوش دارید، إن الذین تدْعون منْ دون الله» این چیزها که مى‏پرستید و بخدایى میخوانید فرود از الله، «لنْ یخْلقوا ذبابا و لو اجْتمعوا له» مگسى نیافرینند ور همه بهم آیند آفرینش مگس را، «و إنْ یسْلبْهم الذباب شیْئا» و اگر مگس چیزى رباید از ایشان، «لا یسْتنْقذوه منْه» باز نستانند آن را ازو، «ضعف الطالب و الْمطْلوب» (۷۳) سست پرستگار و سست پرستیده.


«ما قدروا الله حق قدْره» سزاى الله تعالى بندانستند چنان که بایست، «إن الله لقوی عزیز» (۷۴) الله یارى قوى است تاونده هر چیز را کم آورنده.


«الله یصْطفی من الْملائکة رسلا» الله تعالى مى‏گزیند از فریشتگان فرستادگان، «و من الناس» و از مردمان هم چنان، «إن الله سمیع بصیر» (۷۵) الله شنوایست و بینا، «یعْلم ما بیْن أیْدیهمْ و ما خلْفهمْ» مى‏داند آنچه پیش و پس خلق است از بوده و بودنى، «و إلى الله ترْجع الْأمور» (۷۶) و همه کارها با خواست الله گردد.


«یا أیها الذین آمنوا» اى ایشان که بگرویدند، «ارْکعوا و اسْجدوا» رکوع کنید و سجود کنید خداوند خویش را، «و اعْبدوا ربکمْ» و خداى خویش را پرستید، «و افْعلوا الْخیْر لعلکمْ تفْلحون» (۷۷) و نیکى کنید تا بنیکى افتید.


«و جاهدوا فی الله حق جهاده» و باز کوشید بآن سزا که الله را باز کوشید بآن، «هو اجْتباکمْ» او گزید شما را، «و ما جعل علیْکمْ فی الدین منْ حرج» شما را درین دین هیچ تنگى ننهاد، «ملة أبیکمْ إبْراهیم» نگاه دارید و محکم دارید کیش پدر خویش ابراهیم، «هو سماکم الْمسْلمین منْ قبْل و فی هذا» او شما را مسلمان نام نهاد از پیش و درین قرآن، «لیکون الرسول شهیدا علیْکمْ» تا این رسول گواه بود بر شما فردا، «و تکونوا شهداء على الناس» و شما گواهان باشید فردا بر دیگران، «فأقیموا الصلاة و آتوا الزکاة» پس شما نماز بپاى دارید و زکاة مال بدهید، «و اعْتصموا بالله» و دست بالله تعالى زنید، «هو موْلاکمْ» اوست آن خداوند شما، «فنعْم الْموْلى‏ و نعْم النصیر (۷۸) نیک خداوندست و نیک یار.